عمل مامان و دوری از تو
١٠ اذر مامانی رفت بیمارستان میلاد عمل صفرا کنه الهی بمیرم شما را گذاشتم پیش مامان فاطمه دلم یک دنیا برات تنگ شد بود میگه فردا میشد اصلا زمان نمی گذشت وقتی صبح من میبردند تو اتاق عمل دلم فقط پیش شما بود وقتی میخواستم بهوش بیام خاله مریم میگفت فقط داد میزدی میگفتی امیر علی چون همش دلم پیش شما بود شب دوم هم عمه اعظم امد پشم واقعا خیلی زحمت من را کشید الهی خداوند بهترین هارا بهش بده خلاصه بعد از 3 روز دوری من امدم خونه الهی بمیرم تو مریض شده بودی اسهال خونی که من خیلی ترسید بودم بابای با خاله مریم شما را بردن دکتر خلاصه شیرتو دکتر عو ص کرد بود گفته بود شاید به شیر خشک حساسیت دار ی خلاص مامان فاطمه...
نویسنده :
مامان
0:57