امیر علیامیر علی، تا این لحظه: 11 سال و 10 ماه و 1 روز سن داره

تنها برای عزیز دلم

کلبه ی غمگین خاک خورده ی فراموش شده من

1389/12/29 23:14
نویسنده : مامان
197 بازدید
اشتراک گذاری

می نوشم آخرین جرعه از این سال را و نگاهم خیره میماند به تقویم و ساعت که باز فرا

 

میرسد نوروز و من تنفر وجودم را فرا میگیرد من تنفر دارم از این نوروز ها و باز سالهایم پر از

درد و خستگیست حسم مرده و خودم هم همچون مرده ی متحرکی هستم که فقط راه

میروم و کوک میشوم با خوردن جرعه ای اب و خوردن تکه ای نان  نه ادم کوکی هستم نه

مرده ی متحرک و امسال نیز همانند سالهای دیگر لحظه ی تحویل سال میروم در خواب و

فراموش میکنم عید را نه ذوقی برای نو شودن و نه ذوقی برای تبریک گفتن چرا ؟

 

پی نوشته:قبلا عید برام خیلی مهم بودم اما  نمیدونم چرا دیگه دوسش ندارم و برام اهمیتی نداره یعنی الان دیگه هیچ چیز اهمیتی نداره و دوست هم ندارم به کسی تبریک بگم دلم پر از غمه وای خدا

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)